تشنه

روز از نو روزی از نو

تشنه

روز از نو روزی از نو

آقای امیر پویان شیوا

 

  چند روز قبل یکی از بچه های سوم انسانی از من پرسید که تو آقای شیوا را دوست داری و ازش خوشت میاد؟ در جوابش تردید داشتم که چی بگم. اگر می گفتم آره، علاقه ام به علوم انسانی و جامعه شناسی ممکن بود زیر سوال بره و در عین حال آقای شیوا ممکن بود به خاطر اختلاف او با من خراب بشه و اگر می گفتم نه... خب دروغ می گفتم. این موضوع و بعضی جریانات دیگر سبب شد تا این انشا رو بنویسم تا حرف دلم بیرون اومده باشه.

 

  من آقای شیوا رو دوست دارم چون فراتر از درس و کلاس به درسی که میده نگاه می کنه.

  من آقای شیوا رو دوست دارم چون وقتی بهش تیکه ای رو میندازی که به هرمعلمی بندازی، (حتی اوناییکه خیلی ادعای شعورشون میشه) با کمتر از یک سیلی ولت نمی کنن، به من جواب میده اختیار دارید.

  من آقای شیوا رو دوست دارم چون فکر می کنه که معلم و دانش آموز باید فراتر از رابطه ی معلم و دانش آموزی به موضوعات نگاه کنن.

  من آقای شیوا رو دوست دارم چون هر چند ادب حکم می کنه آدم به بزرگتر احترام بذاره، اما او کسی نیست که با هیچ ادبیاتی برای خود احترام خاصی از جانب دانش آموز بطلبد.

  من آقای شیوا رو دوست دارم چون خیلی چیزا به من یاد داده. از جمله این که آدم تاپ بودن رو دلیلی نداره فقط در علوم فنی و تجربی بگرده، بلکه می تونه تو علوم انسانی هم دنبالش بگرده.

  من آقای شیوا رو دوست دارم چون فراتر از هر سیستم و نظامی اجباری به درس خودش و محتوا نگاه میکنه.

  من آقای شیوا رو دوست دارم چون فرقی نمی کنه با چه اسمی و با چه لحنی و چه جور صداش کنی و در هر صورت به بهترین نحو جوابت رو میده.

  و در نهایت باید بگم که من آقای شیوا رو دوست دارم چون از انسان ترین انسان هایی هست که در زندگی ام وجودشون رو به چشم دیده ام.

نظرات 3 + ارسال نظر
سهیل پنج‌شنبه 18 اسفند 1384 ساعت 05:36 ب.ظ

منم آقای شیوا رو دوست دارم !!!

hosmir جمعه 19 اسفند 1384 ساعت 12:07 ب.ظ

من نمی دونم چه مرضیه که دوره شما بهش گرفتار شده. اینکه انسانیت بزرگتر ها رو با واکنششون نسبت به حرفهای گستاخانه خودتون می سنجید ولی اینو نمی فهمید که احترام گذاشتن هم یکی از خاصیت های انسان انسانی است ! شما دوست دارید هر کاری که می کنید دیگران بزرگوارانه باهاتون برخورد کنند ولی خوب بعضی از همون چک و لقت ها به خاطر اینه که اونا تشخیص میدن شما جنبه رفتار بزرگوارانه رو ندارید و جری تر میشید. انصاف هم خوب چیزیه

نمی دونم چرا بعضی ها سعی می کنند برای رفتار غلط خود توجیه عقلانی بیارن تا مثلا این حس ایجاد نشه که کم اوردن! البته من منظورم آقای hosmir عزیز نیست.
در ضمن چند توصیه به آقای hosmir عزیز:
۱-بزرگترها به نظر من از لحاظ شعور و رشد فکری تعریف می شن نه سن. هر چند به عنوان یک احترام قبول دارم که انسان باید به بزرگتر(از لحاظ سنی) خود احترام بگذارد اما این موضوع هرگز نباید سبب داوری اشتباه به خاطر سن بشود (که من چون بزرگترم بیشتر می فهمم) و در نهایت موجب سو استفاده شود. البته بنده ابدا انگشت اتهامی به مخاطب این متن نشانه نمی گیرم(سو تفاهم نشود). پس احترام خوب است اگر موجب سو استفاده نشود.
۲-این که بزرگوارانه برخورد نکنیم با این که کسی گستاخانه حرف بزند حل و توجیه می شود؟
۳-بد نیست حداقل یکبار احترام گذاشتن به کوچکتر را(حتی در صورت گستاخی او) تجربه کنیم و بعد بسنجیم که او جری تر می شود یا نه و جنبه ی این کار را دارد یا نه.
۴-لطفا فرد را با دوره قاطی نکنید!
۵-مطمئن باشید اگر امثال من جنبه ی این کار را نداشتند، از برخورد آقای شیوا شرمنده نمی شدند و درسی را تا آخر عمر یاد نمی گرفتند.
۶-یادگیری اخلاق و راه درست با یک فرد بهتر است با تندی نباشد و حداقل اگر به لزوم تندی و وجود چک و لقت اعتقاد دارید حداقل در شروع نزنید!
۷-اصلا تمام حرف های من غلط. بروید به زندگی امامان و بزرگان یا اصلا هر کی را به عنوان انسان قبول دارید رجوع کنید! اگر نمونه ی برخورد تند و وجود چک و لقت و حتی لحن تند دیدید به ما بگویید که یاد بگیریم!
۸-شما که به انصاف اعتقاد دارید انصافا بشینید و رفتارهای خود و بعد دیگران را برای باری دیگر از پنجره ای دیگر تحلیل کنید! همه ی پیش فرض هایی ذهنی را هم کنار بذارین.نتیجه اش را هم به ما بگویید تا یاد بگیریم.
۹- جدیت خیلی جاها لازم است اما خواهشمندم جدیت را با چک و لقت اشتباه نگیرید.
امیدوارم سوء برداشتی نداشته باشید و اگر احیانا به کسی توهین کردم به من بگویید تا اصلاح کنم و در عین حال من را ببخشید!

hosmir شنبه 20 اسفند 1384 ساعت 09:32 ب.ظ

اشتباه نکن. من خودم اصلا به چک و لقت اعتقاد ندارم. فکر هم نمی کنم که کسی دیده باشه من همچین رفتاری با کسی کرده باشم اما خواستم بگم که کار شما از بیخ غلطه. اینکه با یه معیار غلط می خواهید به یه چیزی برسید دیگه نمیشه گفت نتیجه اش درست میشه یا غلط. توی زندگی همون امامان یا آدمای بزرگ به قول خودت شما کجا دیدید که اصلا تیکه اهانت آمیز بندازند که دارید این الگو رو به بقیه توصیه می کنید؟ فکر نمیکنم لازم باشه اون جمله امام علی رو که درباره معلم زده و الان کلیشه کردنش برای شما تکرار کنم. ممکنه فکر کنید که منظورش واقعا بندگی نبوده و می خواسته قضیه رو شورش کنه!! ضمنا این هم هست که من زیاد از دوره شما آدم با این طرز فکر و رفتار دیدم. بحث قاطی کردن نیست ...

شما هم اشتباه نکنید. من شما را متهم به چک و لقت زدن نکردم. این که شما می گید کار امثال من از بیخ غلطه هم جای بحث زیاد داره و به همین راحتی نمی تونید برچسب مرض و غلط رو روی رفتاری بذارین. من هم این الگو را که تیکه بندازیم رو مطرح نکردم. من صرفا گفتم که اگر تیکه ای انداخته شد با چک و لقت برخورد نکنیم. من هم ابدا قصد توجیه بی احترامی را ندارم و به اهمیت والای احترام واقفم، اما می گویم کاری نکنیم که از احترام سو استفاده شود. ما همه ی آدم ها قبل از معلم و شاگرد بودن انسان هستیم و باید وجه انسان بودن را در هر چیزی در درجه ی اول در نظر بگیریم، نه این که به خاطر نقش یا جایگاهمان، سنمان،یا چیزهای دیگر دور برداریم و جو گیر شویم و به کسی بگوییم تو هنوز دندان عقلت در نیامده و مال من در آمده بیا ببین چه خوشگله! و فراموش کنیم یا نبینیم که با این طور حرف زدمان دیگری ممکن است به پیام ما توجه نکند (که البته خیلی جاها اصلا پیامی در کار نیست و جوگیری و اثبات شخصیت خالص است). اگر می خواهیم شخصیت مان ثابت شود و اعتماد به نفسمان نسبت به جایگاهمان در حد کافی بماند،‌ دلیلی ندارد که این طور با کسی صحبت کنیم(اگر شما دلیل دیگری در این طور حرف زدن می یابید به من بگویید(مثلا این که این طور لازم است تا طرف زشتی اخلاق خود را خیلی سریع، واضح و بی تعارف بفهمد!).
در ضمن به نظرم شما در روش بیان انتقادتان مشکلاتی دارید. شاید اگر در آینده فرصتی پیش آمد راجع به این موضوع هم تبادل نظر داشته باشیم.
به هر صورت من فکر می کنم تبادل نظر با شما تا این لحظه برایم مفید بوده.
خوشحال می شم باز هم از نظرات شما بهره مند شوم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد