تشنه

روز از نو روزی از نو

تشنه

روز از نو روزی از نو

خودهایمان

  داستان آن یهود مرد اتریشی و دخترش مرا سخت به کنکاش انداخته... هر جا صفحه ای باز می کنم این داستان جلویم باز می شود: انگار روزگار نیز مرا به فکر در آن می خواند.

  بعضی چیزها هستند که با یک عمل می شکنند: صداقت با یک دروغ می تواند رخت ببندد از خانواده ای، احترام با یک اهانت... و پدر بودن شاید حتی با یک پدر چون او می تواند تخریب شود.

  با شنیدن داستان، از مرد بودنم ناراحت نشدم، از یهودی نبودنم خوشحال نشدم، به اتریشی ها فحش ندادم و این ها نبود... کاش او یک پدر نبود، همین.

  نه این بار به شیطان کاری ندارم. شکایتم از شیطان نیست، از خود انسان ها شکایت دارم... نه از دیگران، شاید از خودم: شاید از خودم، این که چطور از خودم شکایت دارم، ازین نیست که چرا من کاری نکرده ام، نه این قدر ایده آلیست نیستم. شکایتم شاید از خودم این است که هنوز در این جهان زندگی می کنم. شکایت ام این است که با وجود این که از مثلا از هر جامعه ای دورم، هنوز بیشتر از ... به واقعیات تلخ بسته ام و درگیر. باشد، این را کم تجربگی من بدان که می خواهم در حریم ملکوت باشم تا حریم انواع و اقسام بازیگران، این را خامی من بدان که می خواهم از تمام نقاب ها خلاص شوم، چه نقاب خودم چه دیگران: انسان ها که از آن ها شکایت دارم یکی شان خودم هستم.

  جهانی را دیده ام یکسر غرق دریای ناشکیبایی

  بیا در جان مشتاقان...

  چراغان کن...

  به دل شور گریه دارم...

  بله، امروز نیامده ام تا از جماعتم شکایت کنم، هیچ کدام مان نوح پیامبر نیستیم یارب، امروز آمده ام از خودمان شکایت کنم، در درونش از خودی که خود هایمان در آن خود هستند...

نظرات 2 + ارسال نظر
بیتا دوشنبه 16 اردیبهشت 1387 ساعت 05:40 ب.ظ http://www.katibeh74.blogfa.com

به وب ما هم سر بزن .

[ بدون نام ] جمعه 20 اردیبهشت 1387 ساعت 07:19 ق.ظ

http://www.empithree.com/n/nazeri/the-passion-of-rumi/

zemnan baraye DL mosighie Sonati site haye zir kheyli khoband:
http://www.bidel.ir
http://shabzendeha.blogfa.com/
http://www.empithree.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد