تشنه

روز از نو روزی از نو

تشنه

روز از نو روزی از نو

خیابان حیات

  اینم از غروب، اینم از مثل تنهایی. اینم از مثل بی عشق بودن، اینم از مثل خواب یا مرگ احساسات شدید. کی می دونه چی بهتره؟ من که نمی دونم. شاید هم هرگز نتونم بفهم. شاید هم همه چیز بهترینه. شاید هم بهتر و بدتری وجود نداره... مهم نیست، باید جلو رفت. باید در خیابان ادامه داد، نه برادر؟
نظرات 5 + ارسال نظر
ماه روشن شنبه 14 دی 1387 ساعت 02:08 ق.ظ http://www.maheroshan.blogfa.com/

آره اما با کدوم پا
با کدوم دل
با کدوم انرژی؟

خانومی شنبه 14 دی 1387 ساعت 02:38 ق.ظ http://khialat.blogsky.com

هیچ‌کس هم نداند، من که می‌دانم پشت کوه به این بلندی که همه برای عبور از آن جان می‌دهیم خبری نیست...
بهم سر بزن..

ماه روشن یکشنبه 15 دی 1387 ساعت 11:01 ق.ظ http://www.maheroshan.blogfa.com

سلام
مرسی که به من سر زدی...

خانومی یکشنبه 15 دی 1387 ساعت 02:00 ب.ظ http://khialat.blogsky.com

سلام سینا جان ممنون از لطفت... منتظر مطالب قشنگت هستم

مهرسا یکشنبه 15 دی 1387 ساعت 09:26 ب.ظ

هممم...بهتر و بدتری وجود نداره.
بهتر برای یه نفر برای یکی دیگه بدتره.
و حتی بهتر برای یه نفر در یه زمان می شه بدتر برای همون شخص در آینده!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد