در درک هر چیز مراحلی داریم:
مشاهده اش و ایجاد سوال
ور رفتن اولیه با آن و شناخت ابتدایی (مثل بازی اول و دوم که دکمه های بازی را یاد می گیریم)
بازی کردن تا حرفه ای شدن در آن (مثل تمرین و بازی تدارکاتی)
بازی حرفه ای کردن با آن و قهرمان شدن (مثل قهرمان جام جهانی حرفه ای شدن)
عبور از آن - دید از فرای آن با وجود آن (زمانی که دیگر حتی بازی حرفه ای با آن برای مان بچه بازی است - دید مان فراتر از بازی رفته است). البته عبور به معنی حذف شدن بازی نیست: می توانیم باشیم و بازی کنیم در حالی که داریم از فرای بازی می بینیم بازی را!
حالا تفکر من در این است:
باید در طول با هم بودن فرا تر از رابطه را درک کرد.
در زندگی واقعی به نظر می رسد نمی شود هر بازی را آن طور که می خواهی شروع کنی٬ اصلن به نظر می رسد پیش آمد شدن یک بازی یا به قول تو یک رابطه مثل شروع یک بازی دست ما نیست. این موضوع خیلی آزارم می دهد٬ اینکه تو هیچ وقت چیزی را شروع نمی کنی که بخواهی در آن حرفه ای شوی و ورای آن بازی را ببینی و بازی کنی. همیشه بازی هایی که برای انسان پیش می آید( بدون اینکه انسان بخواهد و بداند بازی شروع شده) اولن اینکه ایجادش به دست انسان نیست و در صورت ایجاد فرضی مانند یک دم آن لحظه طوری از کنار آدم می گذرد که نمی فهمی چه گذشت با اینکه خوب طعم آن بازی را حس می کنی نمی توانی دستت را دراز کنی و بازی جدیدی را با آن طعمی که قبلن دوست داشتی آغاز کنی. و به نظرم بازی به وجود آورنده ی توانایی ویادگیری نیست چرا که هر بار بازی جدیدی است. نظرت را بگو... کجایی شما٬ خبری نیست ازت؟
تو برگرد ، من قول می دم خودم باهات فراتر از رابطه داشته باشم !!
به نظر من لازم نیست حتما عبور کنی یا فراتر ببینی، بعضی وقتها دوباره دیدن یا کنار گذاشتن هم میتونه درک عمیقی رو ایجاد کنه.
بستگی به این دارد که این فراتر رفتن را کجا تعریف کنی...
و فراتر از رابطه را به چه معنا تعبیر کنی...
.
اگر فراتر از رابطه را رفتن را به این معنا بدانی که مثلا رابطه در هر مرحله ای که هست بشود مراحلی فراتر از آن را هم تصور کرد. که خوب این یک چیز طبیعی و گاهی لازم در رابطه است. چیزی است که گاهی بدون وجود آن نمی شود به رابطه ادامه داد... گاه ایجاد انگیزه می کند و هدف... که این اصل یک رابطه است...
.
اما اگر منظورت از فراتر رفتن در رابطه عمق اون هست باید بگم که اگر هر چیزی در قالب و چارچوب خودش درست پیش برود به اون نقطه ی فراتر می رسه... مطمئن باش...