ای کاش آن چه می گفتی می توانست اصلا راست باشد، برای لحظه ای.
- دختره بدون این که کارت بانکی تو چک کنه پول رو برات خورد کرد؟
- آره، بنده خدا فکر کرد بعدا ساندویچ می پیچونم بهش می دم.
(انفجار خنده)
بی حوصله شده ام. از خواندن و نوشتن بیش از ۲۰۰ کلمه در یک متن خودداری می کنم.
گاهی زحمت می کشم هزار صفحه را باز می کنم. در نهایت همه را با هم می بندم.
به موسیقی گوش نمی کنم. انگار به آن تعلق ندارم.
حیات خستگان حیاط زیبایی است. واقعیت بهتر می تواند احاطه ات کند مشرقی.
کسی را دیدم که فکرش را نمی کردم. البته چند تا چشمک زد و نشان داد آدم بدی نیست و رفت.
خیلی جالب است، خیلی آدم ها خیلی از وقت خود را می گذارند تا ثابت کنند آدم های بدی نیستند. در حالی که برای بیان واقعیت حاضرند برای شان مهم نیست همدیگر را موجوداتی هار بکنند.
"و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد" (یک جایی در یوحنا) گرچه حقیقت واقعیت نیست و هست.
لعنت. بر همه چیز و هیچ چیز.