تشنه

روز از نو روزی از نو

تشنه

روز از نو روزی از نو

ازین پس ورود حیواناتی که غلط املایی-نگارشی می گیرند ممنوع!

 

  این لیست روزای ماه که مطلب نوشته شده رو که می دیدم نکته ی جالبی رو فهمیدم: من از اول مهر دو بار با فاصله ی 6 روز آن شدم، اما این بار با فاصله ی 13 روز! خب این می تونه نشون دهنده ی تغییری باشه...

  این روزا با نشانه های زیادی از تغییرات اساسی و مهم در زندگیم و میز کارم رو به رو هستم. در ساده ترین تحلیل می شود گفت که با شروع سال تحصیلی وارد فاز جدیدی می شوی، اما من این را به این موضوع ابدا محدود نمی یابم، تغییر را بیشتر و اساسی تر می یابم، به طوری که در سال های آینده ی زندگیم چیزهایی را رقم می زنند.

 بد نمی بینم چند تا از ظاهری ترین و ساده ترین این تغییرات را بگویم:

 -از خوابیدن به شدت بدم میاد-----> بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود، زین سیل دمادم که درین منزل خواب است.

 -از غذا خوردن متنفرم و طعم غذاها را مثل گذشته حس نمی کنم و تقریبا لذتی از هیچ غذایی نمی برم و ازین که شکمم پر باشد و سیر باشم متنفرم، چون مغزم در آن حالت به خوبی قبل کار نمی کند.

 -حالم از قیافه ی ذهن عوام الناس و بعضی افراد الاغ که خودشونو خاص می پندارن به هم می خوره(البته گروه دوم بیشتر). از گروه دوم این قدر بالا میارم که حتّی تو دعوا کردن باهاشون نمی تونم ازشون عصبانی بشم، چون چشام دقیقا مثل یه جیوون می بینتشون، مثل حیوونی که حتی لیاقت مردن یا فحش شنیدن رو هم نداره، فقط باید به حال خودش ولش کنی. جالب اینه که یکی از اونا هم ادعا داره که از دیدن من بالا میاره  این آخری یکی از کثافت ترین کثافتاس که تو عمرم کم همتا دیدم!

 -راجع به الگوها، ایده آل ها، روش شناخت و خیلی چیزای دیگه دچار چندگونگی عمیق شدم. سابق این چندگونگی بود ولی عمیق نشده بود هنوز.

  پ.ن: این روزا خیلی اوضام رو به را نیس، دعا، آرزو و امید موفقیت و هر چیز شبیه این ها دلگرمی های خوبی هستند. از لطفتون درین موارد منو دریغ نکنید.

  پس پ.ن: خیلی بده برای کاری برنامه ریزی کنی ولی به دلیل عوامل جوی نتونی انجامش بدی: امروز داشت یکی .اسه من اتفاق میافتاد: بعد از دو هفته با کامپیوتر کار می کردم که برق رفت، اونم وسط یه دانلود مهم و حجیم که کلی روش وقت گذاشته بودم! البته 15 دقیقه ی بعد برق اومد و کارم رو تموم کردم.

  پس پس پ.ن: این هفته دیگه قطعی شد که امتحان رده ب کامپیوتر هستش، به شدت کسی که داره اثبابشو قبل از مرگ می بنده سرم شلوغه. هر کسی اگر از من کم حضور بودن دید، بدونه که کم توجهی نیست، کم وقت زنده بودنه...

نظرات 4 + ارسال نظر
مهدی چهارشنبه 26 مهر 1385 ساعت 07:13 ب.ظ http://lovepaste.blogsky.com

وبلاگتون زیبا بود.به من هم سری بزنید خوشحال میشوم.

سپیده چهارشنبه 26 مهر 1385 ساعت 07:21 ب.ظ http://princess-sepideh.persianblog.com/

در عجبم که سوالی رو که بهت جواب داده بودم چرا دوباره پرسیدی! من که رد شدم. کتاب ها رو هم کتابخونه مون می گیریم که اکثرا به بدبختی گیر میان و قابل تمدید نیستن! ( اگه قسمت المپیاد نوشته هام رو هم خونده بودی جواب همه رو می گرفتی... خرجش ۲ تا کلیک بود... فکر کنم آسون تر بود که با فایند پیداش می کردی!) سوالای ما که افتضاح پرت بود! با سوالای ریاضی ها یکی بود و گفته بودن ارزش سوالا یکی یه! من که ریاضی نخونده بودم ولی غیر از من همه سال قبل المپیاد ریاضی بودند! کلا هم کمیم به خاطر لوس بازی امتحان گرفتن فقط من یه نفر هم انگار بعد از قبول نشدن سر کلاس نرفتم! حس نکردم که ما و خودشون رو سر کار گذاشتن!! نمی دونم تو با طلا های سال قبل چه مشکلی داری ولی بهترین معلم هایی که من سر کلاسشون درس رو می فهمیدم همینا بودن! ( درس گراف با سپیده بود و بعضی وقت ها به جای معلم های دیگه از طلاهای سال های قبل استفاده می کردن.) کدوم هاشمی؟!! فکر کنم همه رو جواب دادم.

سپیده چهارشنبه 26 مهر 1385 ساعت 07:26 ب.ظ http://princess-sepideh.persianblog.com/

نه انگار یکی رو کامل نکردم:
سوال عین علیپور داشتیم. چون می خواستن بچه های قدیم رو بگیرن. ( من چه احمق بودم که نخوندم!)
کتاب ریاضیات انتخاب رو هم که این دوستان راهنمایی میل نموده بودند که مدرسه هم در راستای خرخون پروری امتحان رو اول مهر اول دبیرستان - که من هنوز تو خواب تابستونی بودم- از این کتاب گرفت. عمده ی مشکلاتم اینه که من تازه به فکر این چیزا افتادم و از اول دبستان واسه المپیاد نمی خوندم!
کلا بعید می دونم سوالای ما ربطی به مال شما داشته باشه!

دیدار پنج‌شنبه 27 مهر 1385 ساعت 02:34 ب.ظ http://didar91hm.blogfa.com

سلام منظور من از قهر هستم با شما این نبود که شما کسره شان می دونید من فقط خواستم یک شوخی کامل مسخره کنم ببخشید که بهتون بر خورد من هم برای شما و امتحاناتون آرزوی موفقیت می کنم راستی به نظر شما من چه رشتهای برم آپ کردم خوشحال می شم اگر بهتون بر نمی خوره بیاین سر بزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد