-
خسته بازگشته از مسافرت
سهشنبه 27 تیر 1385 21:26
عنوان دوم این متن: ساز زدن من: (ببین چه خوشگله آهنگ غنایی من! فهمیدیش و مخت از تناقض هنک نکرد یه جایزه میدم بهت!) بعد از یک هفته که مسافرت بودی چک آف می کنی. یه عالمه آف، یه عالمه میل برای 6 تا ID. به نظرت باید خیلی خوب باشه ؟ روزگاری از آقای شیوا پرسیدم چند نفر تو Contact list موبایل شما هستن؟ جواب داد 224 نفر. با...
-
جامانده هایی از حلی کاپ
چهارشنبه 21 تیر 1385 15:34
چند تا عکس جامونده بودن از خیلی وقت قبل. ببینیدشون. اینم موقع خداحافظی بود. شاید چند وقت دیگه یه عکس از خودم هم تو این وبلاگ گذاشتم.
-
وداع
دوشنبه 12 تیر 1385 16:49
دارم می رم سفر...یه سفری که بازگشت داره ولی نمی دونم بازگشتش کی هستش. شاید دو ماه، شاید یک سال...هر چند بیشتر از یک سال نمیشه. امانتی ها را دادم. سخن هایی که با دوستان داشتم تا جایی رساندم. کارهای نیمه تمام را تا حدی تمام کردم... امّا جزئی از وجودم جا می ماند که نمی توانم تمومش کنم و همشو ببرمش. تو این سفر همه چیمو و...
-
از مشکلات وبلاگ نویسی
دوشنبه 5 تیر 1385 13:16
اخیرا متوجه شدم که به اندازه ای که برای کامنت گذاشتن برای دیگران وقت صرف می کنم، وقت صرف پست های خودم نمی کنم. خوب این میتونه باعث بشه که پست های خودم بی ارزش تر بشوند. باید فکری به حال این موضوع بکنم. امروز رفتم با یکی از فامیل هام برای گرفتن کارت ورودی کنکور. جالب بود که حتّی موقع گرفتن کارت کنکور هم ملت د-خ-تر...
-
نذر
یکشنبه 4 تیر 1385 15:59
آخر مجموعه ی مسافری از هند مزخرفترین نمایی که می شد از نذر کردن دید را ارائه داد. امروز کارنامه ام را گرفتم. قبل از گرفتن کارنامه با آن که می دانستم نتایج روی کاغذ مشخص شده اند و من صرفا آن ها را خواهم دید، دعا کردم که کارنامه ی خوبی ببینم و چیزهایی را نیز نذر کردم(مثلا با چند تا از دوستام کمتر کلنگی برخورد کنم، هوای...
-
فرازی از ذهن
یکشنبه 28 خرداد 1385 09:51
اخیرا با دوستی بحثی داشتم که به برخورد فلسفه ی غرب و شرق کشید و او حرف جالبی زد. گفت در پاسخ این مشککان* حافظ دو غزل دارد که جواب همه را یکجا می دهد. یکی از آن دو غزل را یادم ماند و که دو بیت اولش چنین بود : سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است طلب از...
-
شروع دوباره!
جمعه 26 خرداد 1385 15:14
راستش تصمیم داشتم از یه وبلاگ دیگه از صفر شروع کنم. ولی رفتم به وبلاگ یکی از دوستان مجازی که همزاد پنداری خاصی بین من و او برای من وجود داره، تعداد بازدید کننده هاشو دیدم، بعد تعداد بازدید کننده های خودم رو دیدم. با این که معتقدم که او از من با محتوا تر می نویسد، اما بازدید کننده های من حدود صد نفر بیشتر بود، با لین...
-
به کلی تعطیل شد
یکشنبه 3 اردیبهشت 1385 16:41
برای مدتی می خواهم از وبلاگ نویسی و دنیای مجازی بپرهیزم. اگر دوباره شروع کنم، با وبلاگی نو شروع می کنم، چون این وبلاگ از اصل و اساس آن طور که می خواستم نشد و مسیرش چند بار تغییر کرد و حتی در موضوع بندی هم به نتیجه ای قطعی نرسیدم. اگر دوباره شروع کنم، با اصل و اساس و پایه ای نو شروع خواهم کرد و یا شروع نمی کنم. نصف...
-
Window shopping
پنجشنبه 31 فروردین 1385 00:36
به اصرار بعضی از دوستانم فعلا تعطیل کردن را بی خیال شدم. امروز رفته بودم مرکز خرید تندیس برای دیدن اونجا و به ویژه یه فروشگاه خاص که یکی از دوستانم به من توصیه کرده بود. توی ویترین مغازه ای کفشی که قبلا یک عدد از آن را به من هدیه داده بودند دیدم. رفتم از فروشنده پرسیدم قیمتش برای چقدره، دهنم باز موند:۱۲۰ هزار تومن...
-
خداحافظی
دوشنبه 28 فروردین 1385 23:58
به احتمال بسیار بالایی این آخرین مطلب من توی این وبلاگ هستش. به دلایلی خودم رو برای مدتی ازین دنیای مجازی کنار می کشم. چه از مسنجر و چه از وبلاگ و چه از هر چیزی که تعامل من رو با این دنیای مجازی(اینترنت)بخواهد. پیچیدگی های این دنیای مجازی از پیچیدگی های دنیای واقعی خیلی پیچیده ترند و داده هایی که توی این دنیا در...
-
دین و علم : تناقض یا ...
یکشنبه 27 فروردین 1385 22:58
یک دیدگاه که مذهبیون به طور عمده در مقابله با نظریه هایی که چیزهای متناقض با دین(که دین آن ها را نفی می کند مانند همجنس بازی، ربا و...)را بی ضرر و بهنجار تلقی می کنند، مطرح می کنند این است که علم چیز گزاره ی ثابتی ندارد و نظریه ی دیروز خود را امروز موجه نمی داند(در نتیجه بیایید سراغ دین که از اول ثابت بوده و تا آخر...
-
به یاد فرهاد
جمعه 25 فروردین 1385 22:35
به مناسبت پخت اولین کیک زرد هسته ای، شبکه ی ۱ صدا و سیما، همان طور که خیلی از ما شاهد بودیم آهنگ شبانه ی ۲(یه شب مهتاب) فرهاد مهراد، خواننده ی فقید(که من خیلی دوسش دارم یا به عبارتی عاشقش هستم) رو گذاشت. دمو و نمایشی آشغالی هم برایش ساختند. آن ها که حتی لیاقت این را ندارند که اسم شان را ببرم، بار دیگر به خواسته ی روح...
-
کلمه
جمعه 25 فروردین 1385 09:36
«تا جان در بدن دارم از جستجوی دانش و آگاه ساختن شما به آنچه باید بدانید، دست برنخواهم داشت ... پس، آتنی ها بدانید که خواه سخن آنوتوس را بپذیرید خواه مرا تبرئه کنید، در هیچ حال رفتاری جز این نخواهم کرد، ولو بارها کشته شوم» (کلامی از سقراط، کسی از تغییر نمی ترسید).
-
تشکر از استاد(به نقل از وبلاگ دکتر احمد نیا)
یکشنبه 20 فروردین 1385 21:12
- « ... دیگر اینکه سعی کنیم خوبی ها را در اطرافمان تشخیص دهیم، قدر بدانیم، ارج قائل شویم، و واکنش نشان بدهیم. سهشنبه ی پیش بنا به دعوت دوستان بزرگواری به دبیرستان علامه حلی رفته بودم. در مجمع دانشآموزان تیزهوش در آمفی تئاتر این دبیرستان، در ابتدای سخنانم گفتم خیلی خوشحالم از اینکه توانستم امروز به اینجا بیایم. خیلی...
-
در ره دوستی
شنبه 19 فروردین 1385 01:15
در این لحظات که ساعت حدود یک نصف شبه، دارم برای دوستم با وجود خستگی فراوان و کارهای زیاد خودم که باید تا صبح تموم کنم (و باید 6 صبح حرکت کنم) برنامه نویسی می کنم. معمولا افراد تعریف خاصی از معرفت (معنای آن در دوستی) در ذهن ندارند. به طور کلی به مهر و محبتی که دوستان نسبت به هم ابراز می کنند می گویند. به خاطر خوب بودن...
-
چند عکس از حلی کاپ-----> هدیه بصری به مناسبت سال نو به همه
شنبه 27 اسفند 1384 05:32
خوب این عکس ها ثبت شده اند و کپی رایت دارند. پس اونا رو کسی بدون اجازه ی من حق نداره جایی منتشر کنه. عکاس هم خودم هستم. دوربین هم Canon-s2is هستش. سال خوبی داشته باشین و موفق باشین ! در ضمن به مناسبت سال نو کل مطالب منتشر شده ی وبلاگ رو از تاسیس(۵ بهمن) تا الان، یکبار دیگه گذاشتم، لذت ببرید! شاید بعدا گذاشتم همین جوری...
-
تشنگی در تنهایی
سهشنبه 23 اسفند 1384 17:00
دیرگاهی است که در تنهایی ام رنگ خاموشی در طرح لب است بانگی از دور مرا می خواند لیک پاهایم در قیر شب است جاودانه شاعر سهراب سپهری تقدیم به یار من در سختی ها: ایمان رییس زاده ی عزیز. سال نویت مبارک !
-
آقای امیر پویان شیوا
پنجشنبه 18 اسفند 1384 13:55
چند روز قبل یکی از بچه های سوم انسانی از من پرسید که تو آقای شیوا را دوست داری و ازش خوشت میاد؟ در جوابش تردید داشتم که چی بگم. اگر می گفتم آره، علاقه ام به علوم انسانی و جامعه شناسی ممکن بود زیر سوال بره و در عین حال آقای شیوا ممکن بود به خاطر اختلاف او با من خراب بشه و اگر می گفتم نه... خب دروغ می گفتم. این موضوع و...
-
فی-لت-ر ش-کن به مناسبت روز جهانی فمینیست ها
چهارشنبه 17 اسفند 1384 17:59
صادقانه باید بگم که این فیلتر رو از سایت جادی گرفتم و مطلب اصلی رو میتونید اون جا ببینیند. برای استفاده از این فی-ل-تر ش-کن باید ته هر آدرسی که می یاریدُ بعد از پسوندش (مثلا .com or .ws or .net or ...) این کد کوتاه رو بذارین : nyud.net:8080. مثلا برای سایت رو-ز آنلاین باید بزنید : http://roozonline.com.nyud.net:8080 ....
-
دستاورد گشت خیابانی
سهشنبه 16 اسفند 1384 22:09
چند روز پیش تو خیابون داشتم بر می گشتم خونه. یه زن چادری که فکر نکنم بیشتر از ۳۵ سالش باشه اومد طرفم و با لبخندی عجیب و غریب به من گفت که پسر مریضی تو خونه داره و اگر می تونم کمکش کنم. راستش من عادت ندارم به کسانی که توی خیابون ادعا می کنن فقیر هستند (گداها) کمک کنم، امّا گاهی اوقات بدون دلیل خاصی این کارو می کنم. این...
-
چند می گیری گریه کنی؟
یکشنبه 7 اسفند 1384 09:58
هیچ کسی در دنیا وجود ندارد که ارزش داشته باشد که تو برایش گریه کنی، چون مطمئن باش اگر آن آدم وجود داشته باشد، نمی گذارد که تو گریه ات بگیرد. (گابریل گارسیا مارکز، برنده ی جایزه ی ادبی نوبل) (با کمی تغییر)
-
تردید ها
جمعه 5 اسفند 1384 00:46
گاهی اوقات این تردید ها هستند که به تو انگیزه ی زندگی و غرق شدن توی روزمره گی میدن. گاهی اوقات همین تردید ها این روند رو به هم می زنند. و گاهی اوقات هم نمیشه گفت که این تردید ها دارند چی کار میکنن، امّا مجبوری بگذرونی، چون این طور عادت کردی. اگر بخواهی زیاد فکر کنی ممکنه از حالت طبیعی در بیای، و اونوقت ممکنه جلو بری....
-
اندک تاملی در سقوط c-130
شنبه 8 بهمن 1384 19:23
بعد از آن حادثه ی ناگوار، افراد مختلف به روش های مختلفی به ابراز ناراحتی خود و نفرت و انتقاد از عاملان ظاهری و یا اساسی این نوع حوادث پرداختند. راجع به این که چطور هواپیما سقوط کرد راستی ها و تخیلات بسیاری گفته شد. در بسیاری وبلاگ ها ومکان های مجازی اینترنتی و روزنامه ها هم شاهد چنین گفته شدن چنین حرف هایی بودیم. امّا...
-
جشنواره ی فجر مجالی برای گسترش بینش و یا مکان مسخره بازی؟
جمعه 7 بهمن 1384 16:24
پنجشنبه طبق قرار قبلی با رفقا رفتیم تماشای فیلمی از جشنواره ی فجر. از ساعت یازده شب قبل قرار شد که فرداش جواد از ساعت ۸ وایسه تا برای سانس دوازده برای همه ما بلیط بگیره. فیلم به نام پدر در سینما فرهنگ(شریعتی – قلهک). صبح پنجشنبه ساعت یازده از خواب بیدار شدم. چون یک ربع به دوازده جلوی سینما قرار داشتیم در 5 دقیقه آماده...
-
راحت شدم!
چهارشنبه 5 بهمن 1384 14:40
هاها! امتحانام با وجود هر نوع دردسر، ناراحتی،شکنجه،اعصاب خوردی،خستگی و هرسختی ای که داشت به رحمت خدا پیوستن. بالاخره تموم شدن. خلاص شدم. دروسی هم که پروژه می خواستن رو پروژه هاشون رو ارائه دادم، الان دارم به خودم میگم که فقط «دیگه چی می خوای ؟». حالا هم به پروژه ی اصلی و مورد علاقه ام یعنی انتخاب رشته بیشتر می رسم و...
-
New things in New Generation
دوشنبه 26 دی 1384 14:34
اگر می خواهید محتوای نظرم که در این نوشته منعکس شده است را بهتر درک کنید، لطفا ابتدا نوشته ی آقای دکتر کاشی را یخوانید و سپس این مطلب را. نسل جدید به نظر من مشخصات ، خصوصیت ها و هویت نسل جدید مانند اصطلاحی که در فلسفه رایج است- عَرَضی (اکتسابی) است. یعنی این طور نبوده که بگوییم فی البداهه این نسل این طور شده اند. پس...
-
نسل جدید New Generation
شنبه 24 دی 1384 11:41
سلام بازهم ببخشید که زیاد مطلب نمی نویسم. مطلب بعدی ام نظرم راجع به نوشته ی زیر خواهد بود : http://javadkashi.blogspot.com/2006/01/blog-post_07.html بروید بخوانید. آن را یک استاد جامعه شناسی نوشته. اگر بعضی کلماتش را نفهمیدید بیایید از خودم بپرسید(نثر ادبی نسبتا سنگینی دارد). اگر دوست دارید مطلب بعدی ام را کامل بفهمید...
-
تعطیلی بسه
سهشنبه 20 دی 1384 12:44
سلام ببخشید که چند وقته مطلب نمی نویسم. به خاطر امتحانات و کارهای دیگه سرم خیلی شلوغه. شاید بعدا یه مطلب راجع به روزمره گی یا همون غرق شدن در کارهای روزمره نوشتم. یه سری درکات داره یه سری درجات. امّا به هر صورت فعلا که زیاد ازش خوشم نمی یاد. آدم های فرهیخته ی زیادی هم وجود دارند که از این موضوع دائم می نالند. فعلا تا...
-
هدف
شنبه 10 دی 1384 15:53
یک روانشناس نسبتا معروف (ناپلئون هیل) گفته است : اگر دوست داری به آن ارتفاعی که می خواهی برسی ، اول باید ساختمان درست را پیدا کنی. نردبان و سایر وسایل را ممکن است بتوان تهیه کرد ، امّا این یکی رو حتما باید اول همه به دست بیاریش. کتاب قورباغه را قورت بده را حتما بخونید ،کمتر کسی وجود دارد که مطالب و محتوای این کتاب به...
-
آیا استاد همه فن آموزد ؟
جمعه 9 دی 1384 14:37
تازگی ها با یک دانجشوی فوق لیسانس ارتباطات آشنا شده ام که در زمینه ی تحقیقم به من کمک هایی کرد. او می گفت که در دانشگاه های ایران استاد ها تمام معلومات خود را به دانشجو منتقل نمی کنند و همیشه تکه هایی را نا تمام و گنگ می گذارند(حتٌی بهترین های آن ها مثلا در زمینه ی علوم انسانی دانشگاه تهران و علامه طباطبایی). مثلی...