تشنه

روز از نو روزی از نو

تشنه

روز از نو روزی از نو

تغییر

روح تغییر را کجا باید یافت؟ در درون گرمای دستانت یا سردی کلامت؟
ذهن سیالی داری، خود بهتر دانی.
برای این جا می نویسم، برای تو می نویسم، تویی که به تو بودن خود شک داری، بدان، برای همیشه به این جا تعلق یافته ای، تویی که اکنون صورت عوض می کنی و درک می کنم همانی، تو جاسوسی که نقاب خود را عوض می کنی ولی در پشت همانی، پس نترس این بار درک شده ای، با خیالی راحت بخواب.
چه زود سال ها می گذرد و چه زود پیر شدیم، غیر ازین است؟
... نه به این زودی ها منتظر نباش، هر کی مرامش یه جوریه دیگه، تو این منش ما هم قوانین خودش وجود داره.