تشنه

روز از نو روزی از نو

تشنه

روز از نو روزی از نو

باید نوشت تا وجود داشت

باید دوباره بنویسم. شده حتی برای زبانی که در من حک شده. شده برای حضور.


گاه نوشتن چون وحی مقدس است. گاه سخن گفتن خود جوشش است. گاه جوشش انگار حتی از درون نیست. گاه انگار از بیرون است و بیرون نیست.


برای خود نوشتم که باید از خودم بنویسم. باید خودم را بسنجم، تحلیل کنم. اما این ها همه انگار مشاهدات رفتنی است. باید تمرکز را گذاشت برای شهود. باید از انتزاع شهود ایده گرفت، هر چند ایده خود در ذاتش ساختارمند نباشد. 


باید دید، باید شاهد بود. باید خواست. باید نوشت. باید بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
دیدار-طوفان دوشنبه 24 مرداد 1390 ساعت 03:50 ب.ظ http://didar91hm.blogfa.com

سلام مرسی از این که به وبلاگ دوستم سر زدی.
اگر بهتون بر نمی خوره باید بگم لطف کردید که من رو به یاد آوردید .!
من بهتون سر زده بودم که بگم چقدر زود آدما همدیگر رو فراموش میکنن نه منت کشی برای دوستی

محمد حسین م چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 03:26 ق.ظ http://delnevesht69.blogfa.com

باید نوشت تا بود تا تحلیل کرد. گوربابای کسی که بخونه یا نخونه! مهم نوشتنه که ببینی واقعن الان تو چه وضعی هستی! جدیدن اینجا مین ویسم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد